کد خبر: ۵۱۷۸۹۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۸ - ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷

محمدرضا ستوده در ستون طنز روزنامه جهان صنعت نوشت: همیشه سعی کرده‌ام وقتی با مفاهیم پیچیده فلسفی، آسیب‌های عمیق اجتماعی یا پیچیدگی‌های دنیای سیاست برخورد می‌کنم، آنها را به ساده‌ترین شکل تحلیل کنم تا خودم هم مثل آنها دچار پیچیدگی نشوم. الان هم می‌خواهم همین کار را کنم.

برگردیم به یک سال پیش. دقیقا چنین روزهایی. روزهای پرشور انتخابات. همه مردم کم‌کم داشتند به این نتیجه می‌رسیدند که در انتخابات شرکت کنند. عقلای سیاسی می‌گفتند: شرکت کنید. اصلاح‌طلبان می‌گفتند: شرکت کنید. اساتید دانشگاه می‌گفتند: شرکت کنید. رییس دولت اصلاحات داشت آماده می‌شد که دوباره تکرار کند و کرد. هر طوری که بود مردم راضی شدند دوباره شرکت کردند‌ اما بعید می‌دانم هدف آنها از شرکت در انتخابات و رای دادن به لیست امید شورای شهر این بود که «سمیع‌الله حسینی‌مکارم» شهردار تهران شود! من دو روز است که اسم این آقا را با خودم تکرار می‌کنم ولی نمی‌توانم قبول کنم «سمیع‌الله حسینی‌مکارم» شهردار شود‌ چون حتی یک‌بار هم اسمش را نشنیده‌ام. ما ساعت‌ها در صف ایستادیم که حسینی‌مکارم بشود شهردار تهران؟‌!

واقعا در تمام کشور هیچکس جز این فرد و آقای افشانی لیاقت این را ندارند که شهردار تهران شوند؟

این دو نفر عصاره ملت هستند؟

اگر از بین 80 میلیون نفر، همین دو نفر لیاقت شهردار شدن را دارند، پس در مملکت را ببندیم برویم پی کارمان.

من از این چهره‌ها و اسم‌ها‌ یک‌جور خسته شده‌ام. ‌ای کاش به جای این آدم‌ها، گلشیفته فراهانی شهردار می‌شد. مهناز افشار وزیر فرهنگ. کیهان کلهر وزیر راه‌و‌شهرسازی. مهدی مهدوی‌کیا وزیر کار و...

حالا که قرار به داشتن تخصص نیست،‌ ای کاش حداقل شخصیت‌های دلچسب و دوست‌داشتنی پُست‌های مملکت را اشغال می‌کردند.

لیلا حاتمی هم می‌شد رییس‌جمهور!

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"