کد خبر: ۶۰۱۶۵۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۱ - ۰۹ آذر ۱۳۹۹

روزنامه همدلی: بنیامین نتانیاهو یکشنبه هفته گذشته، 23نوامبر، و البته در فصل عادی‌سازی روابط محافل عرب با تل‌آویو، مخفیانه به عربستان سعودی رفت و با بن‌سلمان دیدار کرد.

آن‌گونه که برخی از رسانه‌های خبری و حتی سایت‌های مکان‌‌یابی هوایی در جهان گزارش داده‌‌اند، مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا و یوسی کوهن رئیس موساد نیز در این دیدار حضور داشته‌‌اند. درست چند ساعت بعد از خبر شهادت «محسن فخری‌زاده» دانشمند هسته‌‌‌ای ایران در منطقه آبسرد دماوند، نتانیاهو در بعد از ظهر روز جمعه، طی ویدئویی اعلام کرد که:«شما را در جریان همه کارهایی که این هفته انجام دادیم، قرار نمی‌دهم. البته این فهرست کوچکی از کار‌هایی است که انجام داده‌ایم. ولی می‌خواهم بگویم که چیزی در خاورمیانه به راه افتاده و دوره پر تنشی در پیش خواهیم داشت. شنبه خوبی داشته باشید.»

به این ترتیب و با توجه به نشانه‌هایی که از سوی نتانیاهو به صورت رسمی و قویا مخابره شده است، دیگر شکی باقی نمی‌ماند که تل‌آویو در ترور این دانشمند هسته‌‌‌ای ایران نقش داشته است. البته فهرست ناگفته‌های نتانیاهو در هفته‌های اخیر فقط منحصر به طرح نقشه ترور فخری‌زاده در ریاض نیست، زیرا در هفته گذشته تل‌آویو مواضع نیرو‌های وابسته به ایران در جنوب سوریه را نیز مورد حمله موشکی قرار داد.

از منظر علت‌شناسی، ترور شهید فخری‌زاده در نگاه نخست ناشی از ضعف دستگاه اطلاعاتی و ایجاد حفره‌ها و خلأ‌های امنیتی است. در شرایط ضعف اشراف اطلاعاتی و همچنین خلأ‌ها و حفره‌های امنیتی است که حادثه‌‌‌ای در این ابعاد به وقوع می‌پیوندد. البته وجود خلأ‌ها و حفره‌های امنیتی نه عامدانه بلکه بیشتر به جهت همزمانی و کثرت مسئولیت‌های اطلاعاتی در واپایش اطلاعات در حوزه امنیت و اطلاعات است. لذا در شرایطی که مسئولیت‌های مرتبط با حوزه‌های اطلاعاتی بر هم متراکم و بار شوند، طبیعی است که حوزه‌های دیگر مرتبط با مسئولیت‌های امنیتی و اطلاعاتی، سهل‌انگارانه مورد غفلت قرار گیرد و لاجرم همین همزمانی و کثرت مسئولیت‌های اطلاعاتی می‌تواند همانند پاشنه آشیل یا چشم اسفندیار عمل کند.

از منظر هم‌زمانی رخداد‌ها، اقدام تل‌آویو در ترور محسن فخری‌زاده تحت تاثیر شکست کارزار حداکثری واشنگتن علیه تهران و نیز شکست ترامپ در انتخابات اخیر آمریکا است. در این ارتباط، شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بیشترین زیان راهبردی را بر مجموعه‌های عبری و عربی تحمیل کرد. لذا اقدام به ترور دانشمند هسته‌‌‌ای ایران را باید در واقع تلافی انتقام شکست ترامپ برای مجموعه‌های عبری و عربی و در راس همه آنها یعنی نتانیاهو و بن‌سلمان دانست.

تحت این شرایط اگر نقش تل‌آویو به‌ویژه نتانیاهو در ترور فخری‌زاده قطعی باشد، که با توجه به نشانه‌هایی که نتانیاهو داده است به نظر می‌رسد که قطعی است، تل‌آویو دو هدف را در این اقدام مذبوحانه و تروریستی تعقیب می‌کند. هدف اول آنکه تل‌آویو در صدد است که با بزرگ‌نمایی خطر هسته‌‌‌ای ایران مسیر بازگشت به برجام را از سوی بایدن سخت کند. هدف دوم که خطرناک‌تر از هدف اول به نظر می‌رسد، آن است که تل‌آویو می‌خواهد با این اقدام، تهران را به واکنش و پاسخ متقابل وادارد تا از این طریق بتواند واشنگتن و ترامپ را غیرمستقیم علیه تهران در هفته‌های باقی مانده به حضور ترامپ وارد عمل کند.

حال اگر چه عمل مذبوحانه تل‌آویو نیازمند واکنش و پاسخ متناسبی باید از سوی ایران باشد، اما در شرایط حاضر و با توجه به هم‌زمانی فرآیند انتقال قدرت به بایدن در کاخ سفید، تهران بهتر است که با اتخاذ صبر استراتژیک و خویشتنداری، چنین پاسخی را در زمان بهتر و بزنگاه مناسب دیگری دهد؛ ضمن آنکه تهران باید در اقدام و پاسخ متناسب و انتقام سخت آنقدر حساب شده و دقیق عمل کند که حواشی حمله به پایگاه عین‌الاسد آمریکا در عراق برای او تکرار نشود.


نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"